۱۳۸۹ مرداد ۱۳, چهارشنبه

موسوی، جنگ خارجی، امام جنایت


اینروزها گفتمان جنگ ایالات متحده و بمباران مراکز اتمی و نظامی حکومتی نامشروع و بدون پشتوانه ملی و بین المللی و در منتهای ضعف، شدت یافته است. رژیمی که با اعدامهای جمعی و مبارز طلبی بین المللی در تلاشی بیهوده برای کتمان  پوسیدگی پایه های قدرت اش است.
موسوی که بحق پیروز آخرین انتخابات ریاست جمهوری در چارچوب محدود جمهوری اسلامی بود، میتوانست و میباید که اکنون در برابر فشار خامنه ایی برای حذف تدریجی اش از صحنه سیاسی ایران استقامت کند. 
ایشان با مطرح کردن اینکه دولت ایشان چه در برابر جنگ خانمانسوز و بیحاصل با عراق و چه در مورد کشتارهای دهه نخست ضدانقلابیون حاکم، مسئولیتی نداشته است، آنجا که میتوانست حتی بعنوان یک شاهد درقدرت به افشای وقایع اقدام کند، بحث محذور بودن خویش را مطرح کرده است. او با این کار نه تنها توپ را به زمین ملت بازگردانده که از استادیوم را ترک کرده است.
اگر که ساده اندیشانه او را از همه مصایبی  و جنایتهای مرتکب شده در این سالیان سیه مبری بدانیم، اکنون در برابر وقوع جنگی با این رژیم بحران زی و بحران زا، مسئولیتی بس سنگین خواهد داشت.
حال که او پای به صحنه گذاشته است، نمیتواند شانه از مسئولیت خویش خالی کند. چرا که او میتوانست با پشتوانه عظیم مردمی، خامنه ایی و شرکا را پس زده و راه را برای انتخابات آزاد و کشوری دمکراتیک هموار و کشور را از جنگی احتمالی و بسیار گرانتر از جنگ با عراق بازدارد. 
زمان را نباید از دست داد. حال که او بیانیه پراکنی مبهم و کلی گویی را برگزیده است بر عهده ملت شریف ایران است که خود با برپایی اعتصابها و تظاهراتها رژیم را سرنگون و شر حکومت جلادان و ابلهان را از سر خود و جامعه جهانی کم کند. 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

دنبال کننده ها