۱۳۸۸ اسفند ۲۵, سه‌شنبه

چهارشنبه سوری تظاهرات از آریاشهر تا میدان توحید

چهارشنبه سوری -تهران: در تمام باجه های تلفن در آریاشهر نوشته اند چهارشنبه سوری تظاهرات از آریاشهر تا میدان توحید .
یک گزارش از قلهک: از ساعت ۱۸ برنامه در قلهک و خیابان یخچال شروع میشود، قرار است که غوغا کنیم، همین الان یک پسر هشت ساله یک دینامیت زد که صدایش خیلی بلند بود .
شیراز - ساعت ۱۵:۳۰ یک صدای مهیب در خیابان چمران به گوش رسید و دود تمام محله را گرفت و نیرو های انتظامی به محل صدا رفتند ولی کسی را نتوانستند دستگیر کنند

۱۳۸۸ اسفند ۲۴, دوشنبه

لغو ساخت يكصد ايستگاه سوخت رسانى توسط شركت «بايرن گاز» آلمان

در ادامه پایان دادن به معاملات از كمپانيها و شركتهاى بزرگ جهانى با حکومت ايران شرکت 'بايرن‌گاز' آلمان نيز اعلام کرد که از ساخت ایجاد یکصد ايستگاه سوخت‌رسانى گاز و بنزين منصرف شده است.
بنابه برآوردهاى موجود، اين ايستگاهها مى‌توانستند سوخت مورد نياز دست‌کم یکصد هزار خودرو را در ايران تامين کنند.

لازم به ذکر است که ‌همكارى شرکتهاى بيمه آلمان، نظير 'آليانس' و 'مونشنر روک' نيز متوقف شده است. شرکت 'تيسن کروپ' هم اعلام کرد، «با توجه به توصيه‌هاى سياستمداران آلمان، به جز ارسال قطعات يدکى و ارائه خدمات، تمامى معاملات با رژيم ايران متوقف شده است.
يک انجمن غيردولتى نيز با شعار 'ساخت بمب اتمى را متوقف کنيد' با خريد سهام‌هايى از شرکت تيسن ‌کروپ تلاش کرد، که در ماه ژانويه ۲۰۱۰ همکارى اين شرکت با ايران را بطورکلى متوقف سازد.

۱۳۸۸ اسفند ۲۰, پنجشنبه

تلاشهای پیشگیرانه دولت کودتا در چهارشنبه سوری

شرکت مخابرات که در کنترل نیروهای سرکوب است، از هم اکنون به فيلترينگ گسترده اينترنت دستزده است، بنحوى كه از روز سه شنبه خطهاى اينترنت بسيار كند و مختل شده است.
مطابق دستورالعمل صادر شده از سوى شوراى تأمين استان تهران، روز جشن چهارشنبه سورى تلفنهاى همراه در مناطق درگيرى مسدود خواهد شد. پهناى باند اينترنت نيز به حداقل تقليل خواهد يافت. بهطوريكه ارتباط با سايتها و ارسال و دريافت ايميل و انتشار اخبار اعتراضات و درگيريها امكانپذير نباشد. تأكيد سركردگان نيروهاى سركوبگر بر آن است كه اينترنت بطور كامل قطع نشود اما بسيار كند و مختل باشد تا كاربران براى ارتباطات اينترنتى زمان زيادى را از دست بدهند.

۱۳۸۸ اسفند ۱۷, دوشنبه

جوانان مشهد، تصاوير شهيدان قيام را در سراسر شهر توزيع كردند

جوانان در مشهد در آستانه چهارشنبهسورى به‌طور گسترده اقدام به پخش تراكت تصاوير شهداى قيام سراسرى در اين شهر كردند.
جوانان اين تراكتها را در نقاط مختلف مشهد به داخل خانهها مىانداختند.




۱۳۸۸ اسفند ۱۵, شنبه

شاه، خمینی، بازرگان، یزدی، غرب و طرف سوم


لوموند اولين روزنامه غربى بود كه در چهارم ارديبهشت 57 با خمينى مصاحبه كرد. خمينى اطمينان ‌داد كه هيچ‌گاه با افراطيون ضد شاه همكارى نخواهد كرد و براى كنار‌آمدن با قانون اساسى رژيم شاه هم اعلام آمادگى ‌كرد.‌


لوموند پرسيد: آيا خود شما در نظر داريد كه در رأس حكومت قرار گيريد؟

خمينى در جواب گفت ”شخصاً نه، نه من، نه سن من و نه موقع و نه مقام من و نه ميل و رغبت من متوجه چنين امرى است“ .

در 30تير دانشجويان قيام كردند. بعد اصفهان قيام كرد و در22مرداد 57 حكومت نظامى برقرار شد. در 4شهريور آموزگار كنار رفت وشريف امامى آمد تا ”آشتى ملى“ ترتيب بدهد. كشتار 17شهريور هم فايده نكرد وموج قيامها و اعتصابها سراسرايران را دربرگرفت.

با تضعیف هرچه بیشتر حکومت شاه، لحن خمينى هم تند و تيزترمى‌شد و ديگر در عراق كه به‌تازگى قرارداد 1975 را امضا كرده‌بود نمى‌گنجيد و وقتى او را به‌كويت راه ندادند در 13مهر 57 به‌پاريس رفت.

در اين‌جا شاه برايش سنگ تمام گذاشت و چنان‌كه بعداً‌ رئيس‌جمهور وقت فرانسه فاش كرد، از فرانسه خواست تا به‌او ويزا بدهد، و مراتب امنيتى و حفاظتى را براى او تأمين كند.

ژيسكار دستن 20سال بعد در مصاحبه‌يى با روزنامه توس در 23شهريور 77 گفت: ”بلافاصله من سفير خود را در ايران به‌حضور شاه فرستادم و از او خواستم كه نظر شاه را از او حضوراً بپرسد و به‌من گزارش دهد و شاه براى من پيغام داد كه كوچكترين مشكلى براى آيت‌الله خمينى به‌وجود نياوريم و حتى به‌سفير من گفت اگر دولت فرانسه مقدمات پذيرايى و آسايش او را فراهم نكند، او دولت فرانسه را هرگزنخواهد بخشيد“ .

در اين ايام خمينى و‌دار‌ودسته‌اش به‌شدت مشغول زد‌و‌بند براى ”انتقال مسالمت‌آميز قدرت“ بودند. او سراپا به‌بند‌و‌بستهاى پشت پرده چشم دوخته‌بود و حتى قانون اساسى نظام سلطنتى را هم براى انتقال آرام قدرت، و نه آن‌چه در روز 22بهمن رخ داد، پذيرفته‌بود.

بازرگان بعدها فاش كرد كه در سفرش به‌پاريس، كه حدود يكماه بعد از ورود خمينى به‌پاريس انجام شد، يعنى حوالى نيمه آبان 1357، نخست‌وزيرى آينده بازرگان و تركيب شوراى انقلاب خمينى و وزيران اصلى دولت، مشخص و تعيين تكليف شده‌بود. بى‌جهت نبود كه در همان زمان بازرگان در مصاحبه‌هاى خود از طرح ”قانون اساسى (رژيم سلطنتى) ‌ـ‌ منهاى سلطنت“ دفاع مى‌كرد كه البته خليفه‌گرى خمينى هم متمم آن بود.

بعدها در ارديبهشت 1360 يكى از سردبيران فصلنامه واشنگتن به‌همراه يك افسر سرويس خارجى در كتاب ”شكست آمريكا در ايران“ كه به‌دنبال گروگانگيرى در سفارت آمريكا در تهران نوشته شده‌بود، فاش كرد سياست‌سازان آمريكايى، از اين‌كه در سطح بالاى دولت جديد چندين اسم آشنا را مى‌ديدند، خشنود بودند: بازرگان خودش كه طى ساليان با آمريكا در ارتباط بود، يزدى مشاور خمينى در ”امور انقلاب“ كه وارن زيمرمن با او از طرف دولت آمريكا يك رابطه مستمر در پاريس برقرار كرده‌بود، سنجابى و فروهر جبهه ملى‌هاى به‌خوبى شناخته شده، دريادار مدنى وزيردفاع ملى، مردى با دوستان سطح بالا در واشنگتن…

هم‌چنين ويليام سوليوان سفير آمريكا در تهران، پيوسته ”علائم اطمينان‌دهنده“ از ”بعضى آيت‌الله‌ها مثل بهشتى كه سوليوان با او قبل از انقلاب در تلاش براى دستيابى به‌سازش ملاقات كرده‌بود“ مخابره مى‌كرد.

سوليوان بعدها نوشت ”اگر بهشتى به‌عنوان قدرتمند‌ترين چهره سياسى بعد از خمينى و به‌عنوان وليعهد پرقدرت وى، در ايران ظهور كرده‌بود، جهان اين شانس را پيدا مى‌كرد كه اين مرد و صلاحيتهايش را از نزديك مورد ارزيابى قرار دهد. وى مردى بود كه صلابت حضورش محسوس بود و سخنگويى بود مسحور كننده… در مناسباتى كه سفارت با او داشت، ما نتيجه گرفتيم كه او مردى زيرك و پراگماتيك است“ (نشريه سرويس خبرى پاسيفيك)

ابراهيم يزدى وزير خارجه خمينى كه دستيارش در پاريس بود مى‌نويسد كه در فرداى كنفرانس گوادلوپ، يعنى 18 ديماه 57، دو نفر كه نمايندگان رسمى رئيس‌جمهور فرانسه بودند، درنوفل لوشاتو باخمينى ملاقات كردند و گفتند كه حامل پيامى از جانب كارتر هستند (آخرين تلاشها در آخرين روزها صفحه 91 تا 95).

مضمون پيام كارتر اين بود كه شاه قطعاً ‌ايران را ترك مى‌كند. خمينى بايد جلو هرگونه انقلاب و قيام را بگيرد والا خطر دخالت ارتش وجود دارد.

در انتهاى پيام كارتر وزير خارجه فرانسه هم افزوده ‌بود "پيام و محتواى آن بسيارمنطقى است و انتقال قدرت در ايران بايد كنترل بشود و با احساس مسئوليتهاى شديد سياسى همراه باشد".

به‌نوشته ابراهيم يزدى، خمينى هم تشكرنموده و خواستار "جلوگيرى" از كودتاى نظامى در ايران شد "تا ايران آرامش خود را به‌دست بياورد وچرخهاى اقتصاد به‌گردش در بيايد و آن‌وقت است كه مى‌شود نفت را به‌غرب و… صادر كند".

حالا ديگر يك توافق پخته و حاضر و آماده وجود داشت و چنين بود كه به خمينى اجازه و تسهيلات لازم براى پرواز به تهران در روز 12بهمن 1357 داده شد. اطرافيان خمينى از جمله خانم دباغ كه در پاريس با خمينى بوده است در خاطرات و اظهارات خود منتهى احتياط و محافظه كارى خمينى را در فرانسه، البته در چارچوب حزم و تدبير "حضرت امام" به طرق مختلف بيان كردهاند.

6 روز بعد از ملاقات با فرستادگان كارتر، خمينى در نوفل‌لوشاتو سخنرانى مفصلى داشت كه در آن بدون اشاره به‌ملاقاتش، نكات مهمى را در همان راستا مطرح كرد.

خمينى گفت احتمال كودتا توسط ارتش با پشتيبانى آمريكا را ”بعيد“ مى‌داند، ولى براى اولين‌بار با دجالگرى تمام به‌داستانسرايى درباره احتمال مداخله هولناك يك طرف ثالث صحبت كرد تا آن را پيشاپيش خنثى كند. ‌

خمينى گفت: ”يك نقشه ثالثى، كه شيطنتش بيشتر است، و احتمالش هم بيشتر است، اين است كه مى‌گويند اين طورى خيال كرده آمريكا، ‌باز طرح را داده كه اگر شاه برود يك دسته‌يى از اين اشرارى كه دارند اينها، اينها را بياورند به‌اسم ملت و هجوم كنند به‌ارتش و به‌ارتشيها بگويند ملت مى‌خواهند شما را بكشند. ارتشيها را در مقابل اينها وادارند… مردم بازى بخورند از اينها و دنبال كنند اينها را. ‌آنها غيبشان بزند و مردم را به‌مسلسل ببندند و كشتار زياد بكنند… به‌اسم اين‌كه اگر شاه برود، ملت ارتش راخواهد از بين برد و همه صاحب‌منصبها راخواهد قتل‌عام كرد… بياورند كه اينها هجوم كنند طرف شهربانيها و طرف پايگاهها و ستادها و طرف اينها هجوم كنند“ .

اين چشم‌انداز كه خمينى عمداً آن را نقشه آمريكا وشركت‌كنندگان در آن را ”مردم بازى خورده“ توصيف كرد، روايت خمينى‌گونه از قيام مردم به‌جان آمده و تهاجم جوانان انقلابى به‌پادگانها و مراكز نظامى و سركوبگر رژيم شاه است كه در 22بهمن همان سال برخلاف خواست خمينى در صورت واقعى خود، محقق شد. هر چند كه خمينى نهايت تلاش خود را براى مهار و خنثى‌كردن آن به‌كاربست.

راستى اين طرف سوم، كه هم در آن زمان مشغله ارتجاع و استعمار بوده و هم در حال حاضر باندهاى مختلف نظام آخوندى يكديگر را از آن پرهيز مى‌دهند كيست و چيست؟ خمينى خودش در پيام نوروز 1342 اين طرف سوم را به‌قيد سوگند چنين معرفى كرده‌است: ”من به‌خداى تعالى از انقلاب سياه و انقلاب از پايين نگران هستم“ .

خمينى تا 22بهمن به‌قول خود در مورد جلوگيرى از انفجارى شدن اوضاع وفادار بود و هرگز فتواى جهاد صادر نكرد. ‌ تظاهر كنندگان كه در برابر قواى تا دندان مسلح شاه جنايتكار سينه سپر كرده‌بودند، فرياد مى‌زدند ”رهبران ما را مسلح كنيد“ !

خمينى اكيداً مراقب بود كه هيچ ميدان و زمينه‌يى براى نيروى انقلابى جامعه باز نكند و جريان انتقال قدرت را به‌نحوى كه ساختار اقتصادى و اجتماعى و بوروكراسى پيشين در هم نريزد، پيش ببرد.

خمينى حتى بعد از معرفى بازرگان به‌عنوان نخست‌وزير در روز 16بهمن 1357 چارچوب قانون اساسى رژيم سلطنتى را با تردستى، به‌شكل زير مى‌پذيرفت:

سؤال: ”به‌نظر شما قانون اساسى 1906 آيا مورد قبول است و مى‌تواند چار‌چوبى باشد براى دوره انتقالى؟

ج ‌ـ‌ به‌جز در موارد بسيارى كه به‌زور وارد قانون اساسى شده‌است تا زمانى كه ملت رأى مخالف به‌آن نداده‌است به‌قوت خود باقى است.

جالب توجه اين‌كه خمينى تا بعد ازظهر 21بهمن باز هم تأكيد مى‌كرد:

‌ـ‌ من هنوز دستور جهاد مقدس نداده‌ام.
‌ـ‌ مايلم تا مسالمت حفظ و قضايا موافق آراى ملت و موازين قانون عمل شود“ .

اما در روز 22بهمن ديگر مردم به‌ستوه آمدند و در آن روز ديگر كار از كنترل خمينى خارج شد.

تاريخ‌نويس خمينى (در كتاب موسوم به‌كوثر) در اين باره مى‌نويسد:

‌ـ‌ مردم مسلح گروه گروه در خيابانها به‌راه افتاده‌اند و هر خيابان يك سنگر است. ‌جبهه اصلى معلوم نيست. ‌همه‌جا جبهه است.
‌ـ‌ نيروهاى ارتش از شهرها به‌سوى تهران در حركتند، افراد نيروى دريايى به‌كمك نيروى هوايى شتافتند.
‌ـ‌ بسيارى از نقاط تهران در تصرف مردم مسلح است.
‌ـ‌ در گرماگرم جنگهاى خونين بين مردم و نيروهاى مسلح، مردم تانكها و هليكوپترها را از كار انداختند.

۱۳۸۸ اسفند ۱۴, جمعه

روشهای حکومت در مقابله با چهارشنبه سوری



در جلسه‌يى با حضور نمايندگان ارگانهاى سركوب شامل سپاه و بسيج، نيروى انتظامى و وزارت اطلاعات، اعتراضات مردم و اقدامات سركوبگرانه در چهارشنبه سوری را از وجوه مختلف مورد بررسى قرار داد.

1) گستردگى تجمعات مردم در چهارشنبه سوری و اينكه چهارشنبهسورى بار فرهنگ سنتى دارد و نمىشود از برگزارى آن جلوگيرى كرد، ولى همين آتشبازى امكان تجمع مردم و شكل گرفتن اعتراضات را مىدهد. بر خلاف ساير حركات اعتراضى كه محل مشخصى دارد و در مكانهاى محدودى صورت مىگيرد، در چهارشنبهسورى بحث يك خيابان و دو خيابان نيست، در همه جا ممكن است اعتراضات مردم شكل بگيرد.
در چهارشنبهسورى دست اغتشاشگران بازتر است و تجربيات سالهاى قبل هم همين موضوع را نشان داده است.

2) در این نشست خود تهديد جدى اعتراضات را در فاصله زمانى ساعت 5 عصر تا 2 صبح روز بعد مشخص و ارزيابى شده و تصميم گرفته شده که با توجه به تهديد گستردگى اعتراضات، همه ارگانها يك طرح همه جانبه را پيش ببرند. مثلاً براى اينكه مشخص نشود اقدامات بازدارنده بار امنيتى دارد ارگانهاى غيرامنيتى مانند هلال احمر، آتش نشانى، خدمات ايمنى در صحنه حاضر شوند و هشدار دهند و راديو و تلويزيون هم دست به تبليغات بزند.

3) در اين جلسه تصميم گرفته شد با ايجاد جنگ روانى و بحث خطرات آتش سوزى محدوديتهاى ايمنى ايجاد شود و از آن بهرهبردارى امنيتى كنند. برخى از تمهيداتى كه در نظر گرفتهاند، اين موارد است:
ما بايد عمليات جنگ روانى را شروع كنيم، تبليغات تلويزيونى براى خطرات خيلى موثر است و بايد از همين الان شروع كنند و روى خطرات آتش سوزى تبليغ نمايند. با اين رويكرد مىتوانيم خيليها را محدود كنيم و به بهانه جلوگيرى از خطرات ايمنى و جانى و مالى از قبل اعلام كنيم افرادى كه قصد دارند كارهايى انجام دهند كه براى مردم ايجاد خطر كند، شناسايى و معرفى خواهند شد. بايد بحث امنيت داخلى و خطرات جانى را مطرح كرد و مردم را از اينكه تماشاچى آتش بازيهاى بزرگ شوند پرهيز داد. بايد كار فرهنگى را هرچه زودتر شروع كرد مثلاً بگوييم چهارشنبهسورى فرهنگ خرافاتى است و در مذهب ما آتشبازى وجود ندارد، از روى آتش مىپريد كه چه بشود و اين قبيل بحثها را مطرح كنيم.

4) شهرداريها آمار خسارات سال گذشته را بدهند. در واقع با پوشش نگاه ايمنى مسائل امنيتى را دنبال كنند. از يك سو ارگانها تبليغات خود را انجام دهند و از سوى ديگر يك هفته مانده به چهارشنبهسورى نيروى انتظامى به بهانه حفاظت مردم اقدام به دستگيرى افراد كند و قوه قضاييه هم از نيروى انتظامى پشتيبانى كند و تهديد نمايد.

5) براى كنترل سطح شهر لازم است تيمهاى كوچك بسيج و نيروى انتظامى گسترده شوند ولى نيروى سپاه و بسيج و انتظامى حتى المقدور با لباس شخصى ميان مردم ظاهر شوند تا اگر زمانى كه اقدام به دستگيرى مىكنند از آن صحنه فيلمبردارى شود چهره نظام خراب نشود.

دنبال کننده ها